پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره
عروسی  بابا و مامانعروسی بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره
مامان سحر مامان سحر ، تا این لحظه: 37 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره
بابا آرشبابا آرش، تا این لحظه: 38 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره
عقد بابا و مامانعقد بابا و مامان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره
ساخت وب سایت پرهامساخت وب سایت پرهام، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

پرهام دنیای سحر و آرش

پرهام دنیای منی

داستان صبور بودن گل پسر مامان

سلام مامانی یهو به ذهنم رسید درباره صبوری عشقم بنویسم و کارهای که واقعا مامانی اذیت نکردی 1- گرفتن شیر (در سن 2 سالگی) در عرض یه هفته یه بار فقط چسب چسبوندم گفتم اوفشده تو هم توجه نکردی و چسبو کندی و دراوردی و فقط یه هفته بیقرار بودی و حواست کلات پرت میکردم خداروشکر ولی زود ول کردی شیر خوردنو من اصلا اذیت نشدم . 2- گرفتن پوشک(2/5)  اینم خیلی راحت بود و اصلا منو اذیت نکردی اونم فقط یه هفته بود و زود به زود می برتمت دستشویی تو هم یه وقتهای یادت بود میگفتی بعضی وقتا نه شبای اول پوشک می بستم و روزا نمیبستم ولی یه شب دیدم اصلا پوشکت خیس نیست بعدش شبم نمیبستم خیلی راحت باز مهدم میرفتی خیلی مراعات می کردی. 3- نشستن روی کاسه دست...
23 فروردين 1396

48 ماهگی عزیزم(4سال )

سلام مامانی ان شاله ۱۴۸ ساله شی عزبزم . مامانی ما در تاریخ ۲۶ یعنی پنجشنبه اسفند ۹۵ رفتیم شمال خونه مادر جون که گفتم قبل عید اونجا باشیم تا حال و هوایی قبل عید اونجا و بازار اونجا رو ببینیم که خداروشکر خیلی خوب بود .دوشنبه ۳۰ اسفندم و ساعت یک و پنجاه دقیقه سال تحویل شد .ماهم پنجشنبه که تولد گل پسرم بود اونجا یهدجشن کوچولو گرفتیم چون شل قبلش تولد فاطمه زهرا بود .کیکم خودم درست کردم چون قنادی سفارش قبول نمیکرد ولی کیکشم عالی شد .جمعه برگشتیم تهران .و یه هفته    اینم رو تی شرت چاپ کردم     دیگه دوباره میریم شمال برای سیزده به در . اینم سفره هفت سین من   ...
6 فروردين 1396
1